As Rabat

اونروز با دوتا از دوستام و یه دوستشون که از آمریکا اومده بود رفتیم بام قدم بزنیم من از کار اومده بودم با دامن نقره ای مخمل، پسره هی می گفت شما سردت نیست؟دوستام گفتن هیچ وقت سردش نمیشه. بعد جلوتر داشتن حرف می زدن منم جدا آواز می خوندم زیر لب، بعد پسره پرسید حوصله ش سر نمیره؟ دوستام گفتن نه هیچ وقت حوصله ش سر نمیره. خیلی بامزه بود چیزایی که دوستام درمورد می دونستن و می گفتن.

Comments

Popular Posts