شب یک/ شب دور
دلم اونجای مهمونی و مستی رو می خواد که همه دور وایساده باشیم با تکیه کردن های نرم و تاچ های کم که از تلو تلو نیفتیم بعد بخونیم " ما سرخوشان مست که دل از دست داده ایم" لحظه هایی که چشم تو چشم میشی با اونی که باید بعد چشماتو می بندی و باد خنک کولر می پیچه به پوستت و میگی
"برما بسی کمان ملامت کشیده اند "
Comments
Post a Comment