صید تو هستم به شادی چون که صیادم تو باشی

صید تو هستم به شادی چون که صیادم تو باشی December 23, 2017 "در کمین من تو باشی صید تو هستم به شادی چونکه صیادم تو باشی" یه میل زیادی به عاشقی کردن و عشق ورزیدن در من هست که خودم خنده م میگیره گاها ،یبار تو یه نامه ای نوشتم کاشکی تو قدیما بودم و شغلم ."عاشق پیشگی"بود یا حتی نامه نویسی مثلا طرف میومد چند تا سوال و جواب میکردم و کلید واژه و میگفتم برو شب با اولین ستاره یا دم طلوع یا غروب یا باد که از شمال وزید بیا و نامه ت رو ببر حتی مثلا میگفتم دستمال ظریفی گلدوزی کن یا طره ای از موهاتو قیچی کن برای نامه یا عطرت چیه؟از این کارا. بعد مینوشتم از دلتنگی ها و فراق و طعم انگور وقتی تو نیستی یا نگاه به آسمونا یا فکر اینکه سرد و گرمت نشه یا صبحانه ها گردو خرما بخور یاد من کن یا کاش بودی باهم راه میرفتیم حرف میزدیم میرقصیدیم یا از کیفیت خوندن شعر تو گوش تو و نوازشت کردن و هزار پیچ و خم هزار بار دلگرم کننده تو دوری یاران. و جدا از اینا تو روزمره وکار هم این رفتار عاشقی هست بیشتر وقتا میره سمت دلقک بازی ،یبار هم میخواستم برای یه نا آشنایی همین تیتر رو کامنت بذارم که به عکسش هم میومد ولی عقل کردم که مسخره بازی های من واقعا ممکنه از طرف کسی جدی گرفته شه و تو این روزگار دور شونده از حاشیه ای که دارم بهتره دلقک بازیمو بذارم تو جیب عقبم.و خودم بخندم به خودم.

Comments

Popular Posts